آگاهي از بروزرساني وبلاگ

براي دريافت آخرين مطالب ، ايميل خود را وارد كنيد (فراموش نكنيد كه بر روي لينك فعالسازي كه براي شما ايميل ميشود كليك كنيد!):

Powered by FeedBurner

۱۳۸۹ آذر ۲۰, شنبه

يگانه


تو را چه بنامم و خشمت را چگونه ببينم؟
در امواج خروشان و سهمگين درياي طوفاني ، در غرش نابهنگام كوه هاي بلند يا تكانهاي شديد و ويرانگر زلزله؟
مهرت را چگونه دريابم؟ 
در لبخند معصومانه كودكان هنگام بازي ، در ترنم باران بهاري ، يا در عطر سكرآور ياس و اقاقي؟
تو را در كجا جستجو كنم؟
در عرش كبريايي ، در انزواي ملكوتي ، يا در نور نقره فام مهتاب در يك شب رويايي؟! اما ... همه جستجوهاي من از ناآگاهي بوده.
تو را به هر نام كه خوانده ام و گاه حتي نخوانده ، ياريت را ديده ام!
هرگاه از ظلم ظالمي خسته شده ام ، خشمت را ديده ام!
هروقت كه عشقي ، از سر صدق قلبم را لرزانده ، مهرت را ديده ام!
پس تو همه جا هستي و نيستي! حاضري و غايبي! پيدايي و پنهاني!
زيرا كه تو فقط خدايي! تو تنها و يگانه اي!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر