آگاهي از بروزرساني وبلاگ

براي دريافت آخرين مطالب ، ايميل خود را وارد كنيد (فراموش نكنيد كه بر روي لينك فعالسازي كه براي شما ايميل ميشود كليك كنيد!):

Powered by FeedBurner

۱۳۸۹ مهر ۲۴, شنبه

آدمي دو قلب دارد


آدمي دو قلب دارد ، قلبي كه از بودن آن باخبر است و قلبي كه از حضورش بي خبر...

قلبي كه از حضور آن باخبر است همان قلبي است كه در سينه مي تپد ، همانكه گاهي ميشكند ، گاهي ميگيرد و گاهي ميسوزد... گاهي سنگ ميشود و سخت و سياه و گاهي هم از دست ميرود . با اين دل است كه عاشق ميشويم ، با اين دل است كه دعا ميكنيم ، با اين دل است كه نفرين ميكينم و گاهي كينه ميورزيم...
اما قلب ديگري هم هست ، قلبي كه از بودنش بي خبريم ، اين قلب اما در سينه جا نميشود و به جاي اينكه بتپد ، ميوزد ، ميبارد ، ميگردد و ميتابد . اين قلب نه ميشكند و نه ميسوزد و نه ميگيرد . سياه و سنگ هم نميشود ، از دست هم نميرود . زلال است و جاري مثل رود و نسيم و آنقدر سبك است كه هيچوقت جا نميماند . بالا ميرود و بالا ميرود و بين زمين و ملكوت ميرقصد . اين همان قلبي است كه وقتي تو نفرين ميكني ، او دعا ميكند ، وقتي تو بد ميگويي و بيزاري ، او عشق ميورزد ... اين قلب كار خودش را ميكند . نه به احساست كاري دارد و نه به تعلق خاطرت ... نه به آنچه ميگويي و نه به آنچه ميخواهي.
و آدمها به همين خاطر دوست داشتني اند ، به خاطر قلب ديگرشان ... به خاطر قلبي كه از وجودش بي خبرند!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر